آنیسا یعنی مانند عشق

کتابخون هم شدم دیگه ...

اولین قدم ها در پارک مورد علاقه م(پارک آب)   تیپم چطوره؟؟؟؟ فکر می کنید دارم چه کار می کنم؟؟؟ دارم یواشکی تلویزیون می بینم!!! و باز هم ما در طبیعت اتاق کیان خوش گذشت   چیه؟ دارم می رم خرید!   ...

اولین مسافرت به شمال(زیبا کنار) حوصله م سر رفت، بریم دیگه من و مامان می شه ولم کنید برم سراغ شیطونیم؟   آقا سفارش نمی گیرید؟؟؟       یه روز بابت این عکس ازم تشکر می کنی آنیسا (عمه) وااای چه خوش می گذره     و بازگشت به تهران و دوباره شیطنت باغ عمه فرزانه خیلی خوش گذشت منم کلی عسل تولید کردم و کارهایی از این قبیل!!!     ...

ما همیشه با هم ورزش می کنیم!   چشمای پر از خوااااااب عاشق سرسره بازی ام خونه عمو سیروس خیلی خوش گذشت من با این راه افتادم ژست جدیدم ...

            یه دقیقه دوربینتو می دی من؟!! برید کنار دارم عسل تولید می کنم!!         ...

امسال...دوم خرداد 1393....بنده 3 تا تولد داشتم کیک تولدم به سفارش عمه مصی من آناناس بابامم، این آناناس منه تولدم در خانه مامان جون ( مادربزرگ پدری) تولدم در خانه مامان جون ( مادر بزرگ مادری) تولدم در آتلیه ...

  من از این شکلات پستونکیا خیلی دوست دارم از این آبنبات چوبی ها هم دوست دارم  به نوبت بیاین موهاتونو شونه کنم! من و عروسکام ( توی چشمای تو که خواب نیست بلکه عروسکات بخوابن!) شکار لحظه های عمه م در ماشین من در سبد خرید خانواده  دلقک بازی های اینجانب! تازه یاد گرفتم اخم کنم! نه که قبلن خیلی خوش اخلاق بودم! این ژستم خوبه؟     ...